از چشم عزیزی که زلیخای خیال است
افتادم و برخاستنم ، فرض محال است
بیهوده برایم پر سیمرغ نسوزید ...
این گوشه جوانی است که دلبسته ی زال است
هر دست که دادند به ما ،دست تبر بود
دشت دل ما غمزده ی بغض نهال است
آفت زده این باغ دگر ، حضرت آدم ...
آن سیب که شد قسمت ما ، میوه ی کال است
دیگر به من از قسمت و فرهنگی...
ادامه مطلبما را در سایت فرهنگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0mohammadzinati3 بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 6:02